2: سلام هیمن ِ گلم
5 ماه و 19 روزه که وجودت رو تو زندگیم احساس می کنم،با تو زندگی برای من و بابا خیلی قشنگ تره ؛ حتی الان که صورت ناز و ظریفت رو ندیدم...
گاهی وقتا با مامان قهر میکنی،وقتی باهات حرف میزنم و دوس دارم تکون خوردنتو احساس کنم ولی تو خودتو واسم لوس می کنی و تکون نمیخوری،وقتی گلگیتو به بابایی می کنم بابا باهات حرف میزنه و تو زود شروع میکنی به تکون خوردن،از این که با صدای بابا تکون میخوری هم حرصم میگیره هم خوشحال میشم.
کوچولوی 700 گرمی من،از این ماه اتاقت رو برای حضورت تزئین و اماده می کنم برای خرید وسایلت خیلی وسواس دارم.
می خوام اتاقت رو با رنگ آبی تزئین کنم از دیوار و پرده گرفته تا عروسکات.راستی همیشه من و بابات با هم سر استقلالی و پرسپولیسی بودنت دعوا داریم بابا میگه هیمن استقلالیه بزار فقط دو سالش بشه پیرهن استقلال تنش می کنم و می برم ورزشگاه آزادی ؛ پسر من هافبک چپ آینده ی استقلاله منم میگم پسر فوروارد پرسپولیس میشه ...
وقت بازیای پرسپولیس و استقلال کلی سر همین بحث می کنیم .
گل ِ من حدود 3 ماه و 10 روز دیگه به دنیا میای ...دوس دارم این روزا زود بگذره و به دنیای بیای باید یه دل سیر بوست کنم،هیمن ِ مامان ،نفس ِ مامان منتظرتم بی صبرانه
+ الان بابا باز حسودیش شد!