شیطونیای هیمنـم !
سلام عسل مامان
خیلی وقته اینجا سر نزده بودم و خودمم دل تنگ اینجا شدم . ٣ ماهی میشه نیومدم و امروز تلافی اون سه ماهو می کنم هیمن خوشگلم وقتی بر میگردم و سه ماه پیش رو مرور می کنم تازه میفهمم چقد شیطون شدی و بزرگ خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی شیطون . اینقد که نمیتونم و نمیدونم از کجا شروع کنم، سلام دادنت با دست و ژست مردونت دل بابا بزرگو میبره . چند دقیقه ی بار با روروئکت تو هال میچرخی و میری به بابا بزرگ دست میدی خودت غش غش میخندی . وقتی چیزی رو قایم میکنیم و بازی که شما پیداش کنی میگیم هیمن کجـاس ؟ تو سرتو به چپ . راست تکون میدی که یعنی کجاس ؟
چند روز پیش مامان بزرگ با بابایی سر یه موضوعی صحبت میکردن و بابا به نشونه ی تأسف سرشو تکون داد و تو پشت سرش کارشو تکرار کردی و تند تند میخندیدی
خونه ی بابا بزرگ که میریم خاله ها و مامان بزرگ برات دس میزنن و یه شعر که از شعرای خاله س رو برات میخونن و تو رو هوا دس میزنی و خودتو پرت میکنی بغلشون . وقتی کسی حواسش نیس و برات دس نمیزنه تو شاکی میشی و اخم میکنی و میگی اوووووووووووووتاب سواری که میکنی محاله که رضایت بدی بیای پایین مگه این که خوابت ببره . برات تاب تاب عباسی که میخونیم یاد تاب میفتیو خودتو تکون تکون میدی . برات آهنگ کردی که میزاریم پای راستتو میاری جلو و سعی میکنی برقصی
و اما غذاییی که خیلیییییییییییییییی دوس داری
غذایی که بی دردسر میخوری و خیلیم دوس داری ماکارانیه. مامانی عاشق ماکارانی خوردنته فدات
چند شب پیشم بیدار شدم دیدم تو دار وول میخوری تو جات بعد دستتو دراز کردی و قمقمه آبتو آوردی و درشو باز کردی و آب خوردی دوباره سرتو گذاشتی رو بالش
باورم نمیشد نی نی نازه من بیدار شده و خودش آب خورد و خوابید . صبش برای مامانی(مامان ِ مامان) تعریف کردمو و مامان کلی قربون صدقه عسلش رفت .
تو وعده های غذاییت سعی میکنم همه چیزو بزارم البته خوراکی هایی که تو کتابا خوندم و دکتر توصیه کرده مث عدس ، کلم بروکلی ، هویچ ، میگو ، ماهی ، جعفری و گشنیز ، کدو ، گوشت سفید ( مرغ) رشته و خیلی چیزای دیگه . زرد آلو ، عسل و توت فرنگی برای نی نیای ماهی مث تو خوب نیست و دکتر گفته اصلا نباید بخوری . + کیوی !
دیروز زن دایی زهرا پفک میخورد و شما سینه خیز خودتو به پفکش رسوندی و دستتو دراز کردی که برداری زن دایی گفت نه !شما دستتو آوردی پایین و منو زن دایی رو نگا میکردی . زن دایی با اصرار زیاد از من اجازه گرفت که یه دونه پفک بخولی مامانی گفت فقط همین یه دونه که زن دایی نصف کرد و نصفشو داد و تو کلی ذوق کردی که البته بار آخریه که پفک میخوری
تا قبل از بالای سه سال شدنت عزیزم پفک برای شما خوب نیس.
فعلا برای امروز کافیه عسل پسر و سعی میکنم از این به بعد مرتب تر بنویسم ( مرتب از لحاظ زمان بندی )
مامان عاشقته